بارش کلمات

دست نویس ها و روزانه نویسی های من

بارش کلمات

دست نویس ها و روزانه نویسی های من

دوست دارم بنویسم.
دوست دارم خوانده شوم.
مرا بخوانید...
خوشحال میشوم.

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

وضعیت شکرآب

سه شنبه, ۲۲ خرداد ۱۳۹۷، ۱۲:۴۷ ق.ظ

این روزها بدجور بین «خودم» و «دلم» شکرآب شده.

هر روز دلم بهانه میگیرد، غر میزند، زیر همه قول و قرار های دو نفره مان میزند، از زیر کارهایی که باید انجام دهد در میرود، رم میکند، بچگی میکند، گاهی هم گریه میکند و بهانه های کودکانه میگیرد...

دیگر از دست دلم خسته شدم.

تصمیمم را گرفته ام. بار و بندیل ام را جمع می کنم تا برای چند روز هم که شده، بروم سفری، خانه ی بابایی ، جایی!

بگذار دلم تنها باشد. 

کمی طعم دلسوز نداشتن را بچشد؛ هر قدر هم دلش میخواهد برای خودش شادی های بچه گانه و جشن ها و خوش‌خوشانک داشته باشد؛

خوب میدانم که بعد از چند روز، می آید و به غلط کردن خودش اقرار میکند و مثل همیشه میگوید که:بس است هرچقدر سرخوشی و خنده الکی کردم. دلم یک زندگی جدی ، یک هدف محکم میخواهد. 

و منت کشی میکند که برگردم.مثل تمام دفعات قبل


اما این دفعه هر کار کند، برنمیگردم...

تا وقتی بچه بازی میکند، بزرگ نشود، برنمیگردم. 


این دفعه نه اجازه میدهم کسی وساطت کند، و نه خودم به هیچکسی رو می اندازم که بیاید و بین خودم و دلم را آشتی دهد. حتی خدا را هم برای ترمیم این رابطه پیش نمیکشم... راستش دیگر رویِ این را ندارم که خدا را برای بار هزارم بیاورم وسط دعوا. و هی من از دلم شکایت کنم و هی دلم قول دهد که بار آخرش است و از این به بعد آدم میشود و هوس هایش را میگذارد کنار و میچسبد به کار.

دفعه قبل بود که خدا بعد از وساطت، توی گوش هر دویمان گفت که از این به بعد، من وضع شما را تغییر نمی دهم جز آنکه خودتان تغییرش دهید.


نه... برنمیگردم. 

نه قول و نه امضا و نه تضمین... هیچ نمیخواهم.

فقط عمل میخواهم.

الکی که نیست، پای یک عمر زندگی وسط است! 


تا وقتی که دلم یاد نگیرد جلوی خودش را بگیرد، تا وقتی به خودش نیاید که با این تصمیم های بچه گانه، به هیچ جا نمیرسد، تا وقتی که مسئولیت پذیر نشود،و سفت و سخت نچسبد به کار و زندگی، عمراً برگردم کنار دلم...


هرچند، میدانم چه تصمیم سختی است و توی این چند روز، دلتنگ دیوانه بازی هایش میشوم، ولی این تصمیم به نفع هر دو‌ی ماست. هم او بزرگ میشود، هم من به هدف هایم میرسم...

و هر دو به جای شادی های کوتاه، جشن شادی های بزرگمان را میگیریم!!



(اواسط خرداد ۹۷ به وقت بهانه گیری های دلم برای انجام ندادن طراحی لباس و نویسندگی)

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی